گریه کردیم .دو تا شعله ی خاموش شده گریه کردیم.دو آهنگ فراموش شده پر کشیدیدم ،بدون پرِ زخمی با هم عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی با هم مرگ پشت سرمان بود ،نمی دانستیم بوسه ی آخرمان بود ،نمی دانستیم. زندگی حسرت یک شادی معمولی بود زندگی چرخش تنهایی و بی پولی بود زخم ،سهم تنمان بود ،نمی ترسیدیم زندگی دشمنمان بود ،نمی ترسیدیم شعر من مزه ی خاکستر و الکل می داد شعر، من را وسط زندگی ات هل می داد شعر من بین تن زخمی مان پل می شد بیت اول گره روسری ات شل می شد بیت تا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

غلت هاو ژیمناستیک نقش برجسته پنل ارسال پیامک انبوه مکث Russell lookpickupnet بازی های رومیزی پرینتی Carol سورس بیزنس دماپا